English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6886 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
materials management U مدیریت مواد
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
inst U موسسه
institutes U موسسه
instituted U موسسه
instituting U موسسه
institute U موسسه
establishments U موسسه
establishment U موسسه
enterprises U موسسه
corporations U موسسه
institution U موسسه
corporation U موسسه
enterprise U موسسه
stablishment U موسسه
credit institution U موسسه اعتباری
pawnshop U موسسه رهنی
closed shop U موسسه کارشناسی
entity U موسسه مستقل
bindery U موسسه صحافی
charitable institution U موسسه خیریه
correctional institution U موسسه تادیبی
discount house U موسسه تنزیل
economic unit U موسسه دولتی و ...
finance house U موسسه مالی
foundress U موسسه بانیه
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
installation U موسسه نظامی
installations U موسسه نظامی
business U موسسه بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
entities U موسسه مستقل
translation agency U موسسه ترجمه
charity U موسسه خیریه
installation property U مایملک موسسه
charities U موسسه خیریه
enterprise U موسسه اقتصادی
closed shops U موسسه کارشناسی
enterprises U موسسه اقتصادی
foundation U موسسه خیریه
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
establishments U موسسه دسته کارکنان
establishment U موسسه دسته کارکنان
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
social service U موسسه تعاون اجتماعی
wiring U موسسه سیم سازی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
shipping agent U موسسه حمل کالا
carriers U موسسه حمل و نقل
carrier U موسسه حمل و نقل
jobholder U عضو ثابت موسسه
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
conductorship U مدیریت
matronage U مدیریت
menage U مدیریت
administratorship U مدیریت
generalship U مدیریت
superintendence U مدیریت
stage direction U مدیریت
managership U مدیریت
leadership U مدیریت
management U مدیریت
managements U مدیریت
directorship U مدیریت
directorates U مدیریت
directorate U مدیریت
administration U مدیریت
directorships U مدیریت
administrations U مدیریت
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
file management U مدیریت فایل
task management U مدیریت کار
educational administration U مدیریت اموزشی
task management U مدیریت وفیفه
postal directory U مدیریت پست
job management U مدیریت برنامه
interlocking directorate U مدیریت واحد
pyramiding U مدیریت واحد
financial management U مدیریت مالی
inventory management U مدیریت موجودی
monopoly management U مدیریت انحصاری
file management U مدیریت پرونده ها
directorates U مقام مدیریت
facilities management U مدیریت امکانات
directorate U مقام مدیریت
production management U مدیریت تولید
file management U مدیریت پرونده
management system U سیستم مدیریت
demand management U مدیریت تقاضا
operational management U مدیریت عملیاتی
record management U مدیریت رکوردها
ownership and management U مالکیت و مدیریت
scientific management U مدیریت علمی
resource management U مدیریت منبع
run the show U مدیریت کردن
concurrency management U مدیریت همزمانی
personnel management U مدیریت استخدام
configuration management U مدیریت پیکربندی
personnel management U مدیریت پرسنلی
career management U مدیریت مشاغل
record management U مدیریت مدارک
system mangement U مدیریت سیستم
supply management U مدیریت عرضه
trusts U مدیریت امانی
industrial management U مدیریت صنعتی
trusted U مدیریت امانی
superintendency U ریاست مدیریت
trust U مدیریت امانی
data management U مدیریت داده ها
superintendence U ریاست مدیریت
foremanship U مدیریت سرکارگری
materiel management U مدیریت اماد
management science U علم مدیریت
management report U گزارش مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
maladministration U سوء مدیریت
management graphics U مدیریت گرافیک
management expenses U مخارج مدیریت
materiel management U مدیریت اقلام
managerial economics U اقتصاد مدیریت
materiel cognizance U مدیریت کالاها
setup <idiom> U مدیریت داشتن
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
data processing management U مدیریت پردازش داده
top level management U مدیریت سطح بالا
dm U مدیریت داده هاanagement
direct U مدیریت یا سازمان دهی
wildlife management U مدیریت حیات وحش
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Material-dependent representative
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1a food shop let us "eat now,pay later"thanks to the Barrett name.
1offshoring
1ferric hydroxide
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
2procuring activity
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com